سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شهدای هویزه - دشت جنون
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه یکی از شما از چیزی که نمی داند، پرسیده شود، از گفتن «نمی دانم» خجالت نکشد . [امام علی علیه السلام]
دشت جنون
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • شهدای هویزه:

    دو تانک دشمن برخلاف تصور من به سمت مجروحان به راه افتادند.تانکها نزدیک و نزدیکتر میشدند ولی نه ایستادند و نه راهشان را کج کردند.

    دستهایم را بر روی چشمانم گذاشتم و سرم را بی اختیار به لبه ی خاکریز کوبیدم.آنچه در آن حال میشنیدم صدای آزاردهنده ی زنجیر تانکهای دشمن بود ولی برای من جان سوزتر از همه فریاد آن مجروحان بود

    تانکها  با تکه پاره هایی از گوشت و استخوان به جا مانده بر زنجیرها گذشتند و پنج جنازه را با خاک یکسان کردند از جنازه ها  تنها آن مقدار که به زیر چرخ نرفته بود سالم مانده بود. سری؛دستی، پایی، سینه ای، چه صحنه ی عجیبی بود یاد عصر عاشورا افتاده!!!

    16 دیماه 59/شهادت حماسی شهدای هویزه

     

     



    آواره دشت جنون ::: چهارشنبه 87/1/14::: ساعت 2:27 عصر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 6
    بازدید دیروز: 2
    کل بازدید :119561

    >>اوقات شرعی <<

    تصویر منتخب
    >> درباره خودم <<

    >> پیوندهای روزانه <<

    ^آخرین عکس از گالری وبلاگ^
    >>آرشیو شده ها<<

    >>سردر سنگر<<
    دشت جنون

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    >>صدای آشنا<<

    ریحانه عشق
    لبخند بزن رزمنده!
    برای دیدن لبخندها بر روی یکی از دایره های موجود کلیک کنید






    >>اشتراک در خبرنامه<<
     
    ««پانزده عکس آخر گالری»»