سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اعترافات یک عراقی قسمت اول - دشت جنون
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه خدای سبحان را یاد کند، خداوند دلش را زنده و عقل و خردش را روشن کند . [امام علی علیه السلام]
دشت جنون
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • بخشهای منتخبی از کتاب"اعترافات"((خاطرات سرهنگ عراقی،عبدالعزیز قادر السامرایی که در سال 1374 نوشته شده است))
    بخش اول:
    روزهای اول اشغال خرمشهر همراه سربازانم دست به غارت اموال مردم زدم و کامیونهای گردان رابرای انتقال اموال دزدی به کار گرفتم.
    یخچالها و تلویزیونها و اثاث ارزشمند مردم خرمشهر را جمع کردم و آنها را به سرعت به بصره انتقال دادم و در همان جا فروختم.
    گزارشهای زیادی علیه من به فرمانده تیپ رسیده بود.او مرا احضار کرد و در حضور من همه گزارشها را سوزاند و سهم خودش را از درآمد حاصل از فروش اموال مردم خواست.
    سهمش را که گرفت لیست افرادی را که علیه من گزارش نوشته بودند را به من داد یکی از آنها معاونم بود که اورا به یک ماموریت خطرناک در خرمشهر اعذام کردم که طی آن کشته شد.

    ادامه دارد



    آواره دشت جنون ::: دوشنبه 87/1/26::: ساعت 8:11 عصر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 3
    بازدید دیروز: 2
    کل بازدید :119558

    >>اوقات شرعی <<

    تصویر منتخب
    >> درباره خودم <<

    >> پیوندهای روزانه <<

    ^آخرین عکس از گالری وبلاگ^
    >>آرشیو شده ها<<

    >>سردر سنگر<<
    دشت جنون

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    >>صدای آشنا<<

    ریحانه عشق
    لبخند بزن رزمنده!
    برای دیدن لبخندها بر روی یکی از دایره های موجود کلیک کنید






    >>اشتراک در خبرنامه<<
     
    ««پانزده عکس آخر گالری»»